جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۵۰۴

۱

میان او که در اندیشه در نمی آید

عجب نباشد اگر در نظر نمی آید

۲

چه اضطراب که خورشید را به تن نفکند

کسی به شوخی حسن تو برنمی آید

۳

تو هر قدر که شوی شوخ و شنگ معذوری

که پاس خویش ز غلطان گهر نمی آید

۴

به یک نگاه کند با دل آنچه هر مژه اش

هزار سال زصد نیشتر نمی آید

۵

ببین نزاکت موی میان او جویا

که همچو تار نگه در نظر نمی آید

تصاویر و صوت

نظرات