
جویای تبریزی
شمارهٔ ۵۱۵
۱
خصم چون گردید عاجز بردباری پیشه کرد
مار چون بی دست و پا شد، خاکساری پیشه کرد
۲
همچو شمع و شعله می میرد زیکدم هجر او
در جهان با دشمن خود هر که یاری پیشه کرد
۳
بر رخش در خواب غفلت زدخوی خجلت گلاب
آنکه از کردار زشتش شرمساری پیشه کرد
۴
گشته باران آبروی عالم از افتادگی
شد عزیز مصر خوبی آنکه خواری پیشه کرد
۵
تا در دلها از او جویا بود یک کوچه راه
دم به دم آن کس که همچون نای زاری پیشه کرد
تصاویر و صوت

نظرات