
جویای تبریزی
شمارهٔ ۵۲
۱
نشئهٔ می مایهٔ صد درد سر باشد مرا
دور ساغر بی تو گرداب خطر باشد مرا
۲
سرگردان دارد خمار باده ام از زندگی
آسمان چون کوه بر بالای سر باشد مرا
۳
نیستم مانند بلبل هرزه گرد هر چمن
باغها طاؤس سان از بال و پر باشد مرا
۴
زندگی بی جلوهٔ نازک میانان مشکل است
رشته جان بستهٔ موی کمر باشد مرا
۵
نقش بر آب است اساس هستی من چون حباب
تکیه بر سیلاب اشک چشم تر باشد مرا
۶
گریهٔ بیتاب عشقم خالی از دردی نمی ام
نالهٔ بی طاقت هجرم اثر باشد مرا
۷
طینت پاک است جویا لازم اهل سخن
آب شمشیر زبان آب گهر باشد مرا
نظرات