جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۵۲۲

۱

پای بر آسودگان خواب راحت می زند

قامت آن شوخ پهلو بر قیامت می زند

۲

ترسم از رخسارش آب و رنگ ریزد بر کنار

حسن سرشارش ز بس موج طراوت می زند

۳

کام بر می دارد از کیفیت صاف طهور

هر که شبها تا سحر جام ندامت می زند

۴

گوییا از خوبنهای دل شکستن غافل است

آنکه بر مینای ما سنگ ملامت می زند

۵

آبرو را می کند همچون گهر گردآوری

هر که دست دل به دامان قیامت می زند

۶

آنکه جویا مگس بر خوان کس ناخوانده رفت

بر سر از شرمندگی دست ندامت می زند

تصاویر و صوت

نظرات