
جویای تبریزی
شمارهٔ ۵۲۹
۱
بیرخت گل در چمن آشفتگیها میکند
غنچه با بوی تو در یک پیرهن جا میکند
۲
پیش پیش رنگ رخسار خود از خود میرویم
در چنین دوری که چشمت کار صهبا میکند
۳
راز در هر دل که جا گیرد نفس نامحرم است
عاشقان را دم زدن چون صبح روشن میکند
۴
باز دل را دیدهام جویا هلاک درد هجر
با سر زلف نکویان میل سودا میکند
نظرات