
جویای تبریزی
شمارهٔ ۵۳۳
۱
ترک دنیا باعث نیکویی حال تو شد
همچو موج افشاندن دستی پر و بال تو شد
۲
ریخت گرد خط به گرد عارضت زان کز حیا
گردش رنگ آسیای دانهٔ خال تو شد
۳
هر طرف سرو روانت در خرام آمد به ناز
چشم مردم همچو نقش پا به دنبال تو شد
۴
خیرگی با سایه پرورد نزاکت کافری است
ای نگه آن صفحهٔ رخسار پامال تو شد
۵
قامتش در خاک و خونم با زبان حال گفت
عاقبت کار تو شد گفتم به اقبال تو شد
۶
عندلیب گلشن قدس است دل جویا ولی
رشتهٔ بال و پر او طول آمال تو شد
نظرات