جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۵۴

۱

به خلق خوش معطر ساز باغ آشنایی را

زدلگرمی فروزان کن چراغ آشنایی را

۲

سر و سامان دشمن بودنم با خصم کی باشد؟

ندارم من که با یاران دماغ آشنایی را

۳

زارباب محبت غیرنامی نیست در عالم

مگر گیریم از عنقا سراغ آشنایی را

۴

به یاد آب و تاب او دهد چشم و دلم هر شب

زخون و اشک، آب و رنگ باغ آشنایی را

۵

چو خون مرده، بی درد محبت، شد سیه جویا

چراغ خلوت دل ساز داغ آشنایی را

تصاویر و صوت

نظرات