جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۵۴۹

۱

پیش رخت مراست دل داغ داغ بند

پروانه را بس است فروغ چراغ بند

۲

از یاری نسیم سحر عطسه ریز شد

تا صبح بود غنچهٔ گل را دماغ بند

۳

از دست در چمن نگذارم پیاله را

گویی چو نرگسم شده در کف ایاغ بند

۴

آزاد کردهٔ غم عشقست خاطرم

باشد مرا ز شغل محبت فراغ بند

۵

جویا روم به سیر چمن همره نسیم

گر باغبان نهاده به درهای باغ بند

تصاویر و صوت

نظرات