جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۵۵

۱

رنگین کنی زخون جگر گر خیال را

شاید که دلنشین شود اهل کمال را

۲

در پیش قامت تو چو بید موله است

سر بر زمین ز بار خجالت نهال را

۳

مایل به ابروی تو دم حیرتم که هست

حاجت به همنشین ادافهم لال را

۴

ترسم به شیشه خانهٔ رنگت فتد شکست

با ماهتاب چهره مکن آن جمال را

۵

تا در خیال نرگس پرخواب او شدم

بستم به چشم و دل، ره خواب و خیال را

۶

از فیض عجز در چمن عرش طایریم

اینجا شکست شاهپری کرده بال را

۷

سروت به گلشنی که خرامان شود به ناز

خجلت، چو نخل موم، گدازد نهال را

۸

جویا به روی خفتهٔ غفلت زند گلاب

با چشم کم مبین عرق انفعال را

تصاویر و صوت

نظرات