جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۵۶۰

۱

هر که از شمشیر نازت نیم بسمل ماند ماند

هر گره کز چین ابروی تو در دل ماند ماند

۲

نیست جولانگاه هر کس شاهراه بیخودی

رفت از خود هر که دانست آنکه غافل ماند ماند

۳

دیدهٔ آیینه از حیرت نمی آید بهم

هر که محو روی آن شیرین شمایل ماند ماند

۴

کشتی ما در محیط باده دریایی شده است

محتسب کز جهل بیرون گرد ساحل ماند ماند

۵

یاد مژگان تو کی بیرون رود از خاطرم

چاره نتوان کرد هر خاری که در دل ماند ماند

۶

کی ز دام انگبین جویا رها گردد مگس

غیر اگر در کوی جانان پی در گل ماند ماند

تصاویر و صوت

نظرات