جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۵۷

۱

گل با سر بازار بسنجد چو چمن را

بازر به ترازو ننهد خاک وطن را

۲

بر سرو، نسیم سحری برگ گل افشاند

بنگر به گلستان دم طاووس چمن را

۳

ای هم نفسان سیر چمن فرع دماغ است

دور از گل آن رو چه کنم سرو و سمن را

۴

کو دل که کس اندیشهٔ گلگشت نماید

کو دیده که یک ره بتوان دید چمن را

۵

عریان نشوی همچو گهر در همهٔ عمر

از گرد یتیمی کنی ارجامهٔ تن را

۶

جویا بر هر کس نتوان نکته سرا بود

بر خاک میفکن در نایاب سخن را

تصاویر و صوت

نظرات