جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۵۸۱

۱

بی تو چشمم حلقهٔ گلدام حیرانی مباد

دود دل مرغولهٔ زلف پریشانی مباد

۲

حد طبعم لباسی برنتابد شعله وار

بر تنم جز جامهٔ چسپان عریانی مباد

۳

دل چو گردد آب کوه صبر را از جا کند

کشتی ام یارب در این سیلاب طوفانی مباد

۴

غیر من جویا به بزم رقص آن طاووس خلد

دیگری سرگشتهٔ گرداب حیرانی مباد

تصاویر و صوت

نظرات