
جویای تبریزی
شمارهٔ ۶۲۵
۱
کسی که در طلبش درد جستجو دارد
همیشه گریه چو گرداب در گلو دارد
۲
هوای باده بود در سری که بی مغز است
شراب، نسبت نزدیک با کدو دارد
۳
ز شور لعل تو یکبار هر که کام گرفت
دلی به سینه نمکسود آرزو دارد
۴
چمن به چشم حقیقت نهال کردهٔ تست
ز روی و موی تو گل رنگ فیض و بو دارد
۵
به تنگنای بدن جان چسان بیاساید
که خلوتش زعناصر چهار سو دارد
۶
گرفته کون و مکان را فروغ مهر رخش
کدام ذره نه در سر هوای او دارد
۷
صفای دل ز غبار مذلت است ایمن
که آینه بر هر کس که رفت رو دارد
۸
فروغ باده در آن رنگ رو تماشا کن
بلی صفای دگر در گل آب جو دارد
۹
به چشم کم منکر بی زبانی ما را
که بانگاه کسی راه گفتگو دارد
۱۰
ز سحرکاری چشمش به حیرتم جویا
که مست خواب خمارست و گفتگو دارد
نظرات