جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۶۳

۱

زخلق خوش لقب بیگانه کردی باده نوشان را

به زهر چشمی امشب آب ده پیکان مژگان را

۲

نباشم تنگدل از فیض مشرب در گرفتاری

نهان در هر شکنج دام دارم صد بیابان را

۳

اگر بر خوان نعمتهای معنی دسترس خواهی

زشور فکر کن شبها نمکدان چشم حیران را

۴

ز لبخندی که کردی رو به سوی غیر از غیرت

به داغ سینهٔ من سرنگون کردی نمکدان را

۵

به گلشن قهقه گل نالهٔ زنجیر شد جویا

نسیم آورده گویا بوی آن زلف پریشان را

تصاویر و صوت

نظرات