جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۶۴۷

۱

گل به آن روی نکو می ماند

مل به لعل لب او می ماند

۲

ماه اگر ماه شب چارده است

بی کم و کاست به او می ماند

۳

ستم و جور بمن می گذرد

به تو ای عربده جو می ماند

۴

باده تر طیب دماغم نکند

سر خشکم بکدو می ماند

۵

ساغر می چو لبالب باشد

به تو ای آینه رو می ماند

۶

جوهر تیغ ستم در کف چرخ

کی به آن پیچش مو می ماند

۷

رفتم از سیر گل و غنچه ز دست

این بجام آن به سبو می ماند

۸

مژه بر دور دو چشمم جویا

به کنار لب جو می ماند

تصاویر و صوت

نظرات