جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۶۵۰

۱

در این زمانه خوشش باد اگر غمی دارد

ز فوت وقت هر آن دل که ماتمی دارد

۲

ببند چشم و دهن را از دیدن و گفتن

غمین مباش که هر زخم مرهمی دارد

۳

کسی که ساخت به بیش و کم توکل و حرص

نه فکر بیش و نه اندیشهٔ کمی دارد

۴

دلی که بستهٔ آن زلف عنبرین گردید

عجب نباشد اگر حال درهمی دارد

۵

تو کامیاب تجرد نه ای چه می دانی

که ترک کام دو عالم چه عالمی دارد

۶

کسی که شرم کند از سیاه کاری دل

به زیر خرقه براهیم ادهمهی دارد

۷

به تار زلف اسیر است پای دل جویا

هنوز مرغ نوآموز او دمی دارد

تصاویر و صوت

نظرات