جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۶۵۹

۱

می به جام گل از آن رخسار زیبا ریختند

رنگ سرو از سایهٔ آن قد رعنا ریختند

۲

خلوت دل روشن از فیض ریاضت می شود

شمع این بزم از گداز پیکر ما ریختند

۳

خواستم تا در خیال آرم شکوه عشق را

چشم چون برهم زدم در قطره دریا ریختند

۴

شرم افشای حقیقت مهر لب شد هر قدر

صاف منصوری به جام طاقت ما ریختند

۵

خوش نگاهان امشب از هر جنبش مژگان شوخ

ترکش تیری مرا در سینه یکجا ریختند

۶

روشن از کیفیت معنی است بزم اینجا، مگر

از گداز شیشهٔ دل شمع مینا ریختند

۷

کم کسی از آن حسن نیم رنگش آگهست

معنیی بود اینکه جویا در دل ما ریختند

تصاویر و صوت

کلیات جویا تبریزی - با مقابله دو نسخه خطی قدیمی و تصحیح و مقدمه و شرح حال به کوشش دکتر محمد باقر، دانشگاه پنجاب، 1337 - میرزا داراب بیگ جویا (جویا تبریزی) - تصویر ۷۲۷

نظرات