
جویای تبریزی
شمارهٔ ۶۷۸
۱
دست خواهش تا توان از مدعا باید کشید
خویش را در سایهٔ بال هما باید کشید
۲
تلخ و شیرین تا به کام خواهشت یکسان شود
ساغر لبریز تسلیم و رضا باید کشید
۳
در سواد هند خوش در کشمکش افتاده ایم
ناز منعم بیش از ابرام گدا باید کشید
۴
می سراید چشم او در هر مژه برهم زدن
پردهٔ ناموس بر روی حیا باید کشید
۵
که خدنگ آه از دل گه کمان ناز یار
با وجود بی دماغیها چها باید کشید
۶
دسترس خواهی اگر جویا به کام نشأتین
پای در دامان صبر و انزوا باید کشید
تصاویر و صوت

نظرات