جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۶۹۱

۱

قهقهه خنده مرا در غم او ناله بود

جام سرشار به لب ساغر تبخاله بود

۲

نه همین اشک به چشمم شده چون آینه خشک

آه در دل گره از بیم تو چون لاله بود

۳

دل که در حلقهٔ سرگشتگی آمد به کمند

مرکز دایرهٔ شعلهٔ جواله بود

۴

کی رسد بی مدد عشق به جایی فریاد

تپش سینه و دل باد و پر ناله بود

۵

همچو طاؤس که جویا دمش افزوده به حسن

زینت سرمهٔ آن چشم زدنباله بود

تصاویر و صوت

نظرات