
جویای تبریزی
شمارهٔ ۶۹۳
۱
اشک ما موج شراب دل بود
آه ما دود کباب دل بود
۲
خالهای عارض او جا به جا
نقطه های انتخاب دل بود
۳
سرمه و خال است باب چشم و روی
درد بی اندازه باب دل بود
۴
می تواند لوح دل آیینه بود
جوهرش گر اضطراب دل بود
۵
آنکه دندان بر جگر افشرده است
در فقیری کامیاب دل بود
۶
زین غزل دانم که جویای ترا
آشنایی با کتاب دل بود
تصاویر و صوت

نظرات