جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۷۰

۱

در سینه نیست دل به خدا ره نبرده را

نسبت مده به حضرت دل خون مرده را

۲

افتادگی خوش است که در روز بازخواست

بیم حساب نیست به خود ناسپرده را

۳

کم گوی تا خلاص شوی از زبان خلق

کس عیب نشمرد سخنان شمرده را

۴

غافل مشو زخویش که ارباب معرفت

گمره شمرده اند به خود ره نبرده را

۵

صد نافه مشک قیمت یک تار موی اوست

با زلف او چه همسری این خون مرده را

تصاویر و صوت

نظرات