
جویای تبریزی
شمارهٔ ۷۰۲
۱
قصیده ای که درآن مدح مرتضی نبود
چو سبحه ای است که از خاک کربلا نبود
۲
وجود پاک تو و ذات حضرت نبوی
چو لفظ و معنی از یکدگر جدا نبود
۳
بود ز شیر فلک ربتهٔ سگت افزون
گدای درگه تو کم ز پادشا نبود
۴
به کیش اهل محبت کسی که از دل و جان
غلام تو نبود بندهٔ خدا نبود
۵
کسی که بغض تو در خاطرش گره کرده است
نمی شود ولد حیض یا زنا نبود
۶
همین بس است بهشتم که روز بازپسین
مرا به درگه غیر تو التجا نبود
۷
هزار شکر که از شعر و شاعری جویا
به غیر مدح سراییم مدعا نبود
نظرات