جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۷۱۸

۱

گریم ز هجر آن گل رو چون سحاب وار

باشد شمیم گریهٔ تلخم گلاب وار

۲

یکدم ذخیره ای است برای تمام عمر

گردآوری کنی چو نفس را حباب وار

۳

با هر که معنیی بود از اهل روزگار

گیرد کنارهٔ نقط انتخاب وار

۴

از هر که با تو گشته معاشر، حساب گیر!‏

نبود وجود دورنما را سراب وار

۵

ترسم مباد آتش جویا شود خموش

از بس گریست با همه اعضا کباب وار

تصاویر و صوت

نظرات