جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۷۲۲

۱

اگر از سوز عشقت سوخت دل دیوانه‌ای کمتر

وگر بر باد شد خاکسترش پروانه‌ای کمتر

۲

به پیش مستی چشمش که یارب باد روزافزون

بود سامان صد میخانه از پیمانه‌ای کمتر

۳

نثار دوست کن گر نیم جانی در بدن داری

ز همت دور باشد بودن از پروانه‌ای کمتر

۴

ز جوش درد بی‌او خون دل در دیده‌اش گردد

تو ای بی‌درد تا کی باشی از پیمانه‌ای کمتر

۵

به چشم آنکه باشد خاطرش معمور دلتنگی

بود وسعت سرای عالم از ویرانه‌ای کمتر

۶

ز بس لبریز درد عشق خوبان گشته‌ام جویا

به گوشم قصهٔ مجنون بود افسانه‌ای کمتر

تصاویر و صوت

نظرات