جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۷۲۳

۱

پای هر نخلی که بوسیدم به دوران بهار

در چمن گل بر سرم افشاند احسان بهار

۲

از زمین هر قطرهٔ باران برویاند گلی

تخم گویی به خاک افشاند نیسان بهار

۳

چون نباشد در چمن حیرت نگه نرگس که نیست

چشم را سیری زنعمتهای الوان بهار

۴

تا ببندد غنچه را زنار از رگهای ابر

در فرنگستان گلشن شد کپستان بهار

۵

چشم، نرگس، برگ گل، لب، سبزهٔ نوخیز، خط

رخ، بهار و کاکلت، ابر پریشان بهار

۶

هر کف خالی بود دست نگارین دگر

سایه گستر بر زمین شد ابر احسان بهار

۷

شد نسیم نوبهاران روح در جسم زمین

خاک را جویا روان بخشید باران بهار

تصاویر و صوت

کلیات جویا تبریزی - با مقابله دو نسخه خطی قدیمی و تصحیح و مقدمه و شرح حال به کوشش دکتر محمد باقر، دانشگاه پنجاب، 1337 - میرزا داراب بیگ جویا (جویا تبریزی) - تصویر ۷۶۵

نظرات