
جویای تبریزی
شمارهٔ ۷۲۹
۱
رفت می نوشیم ز یاد آخر
شیشه از طاق دل فتاد آخر
۲
خال او از ستاره سوختگی
پا به زنجیر خط نهاد آخر
۳
آه دل را ز جای خود برکند
رفت این مملکت به باد آخر
۴
چشم محتش به ناخن مژگان
گره از کار دل گشاد آخر
۵
هر که رفت از پی هوا جویا
می دهد خویش را به باد آخر
نظرات