
جویای تبریزی
شمارهٔ ۷۴۹
۱
معنیی گر هست با رند می آشام است و بس
چشم بیداری و به عالم گر بود جام است و بس
۲
جاده ها دور از خرامش سینه چاک افتاده اند
کامیاب از پای بوس او لب بام است و بس
۳
بهر دولت بگذرانی از چه بی آرام عمر
دولتی گر هست عمر من در آرام است و بس
۴
قامتش از شیوه های دلبری مجموعه ایست
سرو را رعنایی از بالای اندام است و بس
۵
باده نوشی بیشتر دل را گرفتارت کند
خط جام امشب به چشمم حلقهٔ دام است و بس
۶
سعی بیجا خلق را قفل در روزی بود
بستگی در کارها جویا ز ابرام است و بس
نظرات