جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۷۶۴

۱

حسن معنی را وی بینا ز نادیدن به خویش

گنجها در خویشتن یابی ز نسپردن به خویش

۲

خودفروشی را رواج از تست در بازار دهر

کرده ای برپا دکانی از فرو چیدن به خویش

۳

فکر کنه ذات حق، در گمرهی می افکند

چاه این راهست سالک را فرو رفتن به خویش

۴

معنی ام را می توان از صورت احوال یافت

گشته ام طومار شرح غم زپیچیدن به خویش

۵

خویشتن بینی گهر را ساخت از دریا جدا

جان من چندین چه وابسته است وابستن به خویش

۶

دشمنت را نیستی راضی به دنیا داشتن

هر چه نپسندی به او نتوان پسندیدن به خویش

۷

آتشم اما به غیر از ذوق عشق افسرده ام

از هوای سرو قدی می زنم دامن به خویش

۸

یادگیر از صبحدم جویا سبکروحی، که صبح

گشته گنجور عجب نقدی ز نسپردن به خویش

تصاویر و صوت

کلیات جویا تبریزی - با مقابله دو نسخه خطی قدیمی و تصحیح و مقدمه و شرح حال به کوشش دکتر محمد باقر، دانشگاه پنجاب، 1337 - میرزا داراب بیگ جویا (جویا تبریزی) - تصویر ۷۸۹

نظرات