جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۷۶۵

۱

به گلزاری که در رفتار آید سرو موزونش

برافرازد پی نظاره قامت بید مجنونش

۲

که نظاره از بس نازکی مژگان بهم سودن

کم از دندان فشردن نیست بر لبهای میگونش

۳

زده بر گوشهٔ دامان محشر تکیهٔ راحت

مباش ایمن شهید عشق را خوابیده گر خونش

۴

اگر با جعد مشکین تو سنبل همسری جوید

کند مانند بوی گل نسیم از باغ بیرونش

۵

ز درد دل اگر جویا نمایم نکته ای انشا

شود خون و چکد از هر شکنج نامه مضمونش

تصاویر و صوت

نظرات