
جویای تبریزی
شمارهٔ ۷۷۷
۱
از آن چون آب در گلها بود آهسته رفتارش
که میترسد بریزد آب و رنگ از حسن سرشارش
۲
کشد مجنون ما پای طلب در دامن دشتی
که دارد شوخی مژگان لیلی هر سر خارش
۳
ریاضت شاهد اعمال هرکس را بیاراید
گداز دل نهد آیینه پیش حسن کردارش
۴
درستی جوی در کار دل از فیض شکست دل
شکستن در حقیقت خانهٔ دل راست معمارش
۵
ز حق مگذر بریدن سخت دشوار است ای ناصح
ز کافر کیش شوخی کز رگ جان است زنارش
۶
نبیند از شکست خانهٔ تن هیچکس نقصان
که باشد گنجها جویا، نهان در زیر دیوارش
تصاویر و صوت

نظرات