جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۸۰۷

۱

گل کی نهد از ناز قدم بر سر بلبل

باشد به چمن سایهٔ گل افسر بلبل

۲

دریاب در این باغ بهار دم عیسی

غافل مشو از نالهٔ جان پرور بلبل

۳

جز بادهٔ بویت نشود دفع خمارم

شد نکهت گل صندل درد سر بلبل

۴

از آه من امروز چه گلها که توان چید

آتش به دل افروخت صدای پر بلبل

۵

چشمم ز خیال تو گلستان ارم شد

مد نگهم رشتهٔ بال و پر بلبل

۶

امشب همه شب دیده دلم خواب پریشان

بوده است مگر بالش من از پر بلبل

۷

جویا زده ناخن به دلم مصرع بینش

هر قطرهٔ شبنم شده چشم تر بلبل

تصاویر و صوت

نظرات