جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۸۱۶

۱

دارد دلم مهر علی از بس که پنهان در بغل

هر ذرهٔ خاکم بود خورشید تابان در بغل

۲

باشد دبستان ترا کیفیت صحن چمن

چون غنچه طفلی هر طرف جزو گلستان در بغل

۳

سیلاب اشکم را بود در موج خیز هجر او

هر قطره طوفان در گره هر موج عمان در بغل

۴

دایم ز بیم خوی او در راه جست‌وجوی او

همچون جرس دارم دلی لرزان و نالان در بغل

۵

یار آید و از خویشتن بهر نثار مقدمش

دل در هوای او رود همچون شرر جان در بغل

۶

جویا من و شاهنشهی کز غایت عز و شرف

با یاد او دارم ز دل پیوسته قرآن در بغل

تصاویر و صوت

نظرات