جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۸۲۹

۱

ما را بود ز خون جگر لاله رنگ چشم

بادا ترا ز باده بهار فرنگ چشم

۲

مانند زخم دوخته نگشود بر رخم

ترسیده بسکه زان بت مژگان خدنگ چشم

۳

گردیده در غم تو به تاراج گریه رفت

سویت ز چاک سینه گشایم چو زنگ چشم

۴

در راه انتظار تو بدخو نشسته ام

سر تا بپا ز شوق شدم چون پلنگ چشم

۵

جویا به یاد نوگل رنگین کرشمه ام

ریزد ز اشک رنگ بهار فرنگ چشم

تصاویر و صوت

نظرات