جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۸۳۳

۱

به راه عشق در گام نخست از خود سفر کردم

به پا بیخودی این راه را مردانه سر کردم

۲

نمی بینم عنان اختیاری در کفت ای دل

به کوی او مرو دیگر! تو می دانی، خبر کردم

۳

گشودم نسخهٔ درد پریشان حالی خود را

به خون دل زبان مانند برگ غنچه تر کردم

۴

سر و سرکردهٔ روشندلان گردیده ام جویا

به بزم عشق تا چون شمع ترک تاج و سر کردم

تصاویر و صوت

نظرات