
جویای تبریزی
شمارهٔ ۸۳۸
۱
دشت را از جلوه اش رشک گلستان دیده ام
گل به دامان هوا از گرد جولان دیده ام
۲
داشت امشب یاد گرمیهایش دل را در میان
تا سحر پروانه ای را در چراغان دیده ام
۳
گشت در پیری بهار خاطرم یاد کسی
فیض شام وصل را در صبح هجران دیده ام
۴
بر کنار جوی چاک دل به رنگ نخل آه
سرو یاد قامت او را خرامان دیده ام
۵
باز دل را در غم هجران گل پیراهنی
غنچه آسا تکمهٔ چاک گریبان دیده ام
نظرات