
جویای تبریزی
شمارهٔ ۸۴۷
۱
بسکه با سامان شد از حسن ملیحی دیدنم
بر کباب دل نمک پاشد نگه دزدیدنم
۲
آه کز غم در شب هجران او فریاد را
نالهٔ زنجیر می سازد به خود پیچیدنم
۳
هر دو عالم کفهٔ میزان سزد قدر مرا
عقل کل از روی دقت خواهد ار سنجیدنم
۴
گر به قدر شوق جانان جسم را سامان دهند
می شکافد نه فلک را چون قفس بالیدنم
۵
خاطر افسرده ام جویا محیط عالم است
دهر را ماتم سرایی می کند رنجیدنم
تصاویر و صوت

نظرات