جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۸۵۶

۱

بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم

دل را کباب اخگر لخت کنیم

۲

چین الم به ابروی موج هوا فتد

طومار شکوه ات گر از آه سحر کنیم

۳

ساقی مروتی که من و دل ز خویشتن

دستی به دست هم بدهیم و سفر کنیم

۴

هر نشتری که آن مژه در دیده بشکند

از دیده برگرفته بکار جگر کنیم

۵

آن بلبلیم ما که به شوق تو غنچه وار

رنگین میان بیضه ز خون بال و پر کنیم

۶

دل را به یاد شوخی مژگان، شب فراق

تا صبحگاه تکیه گه نیشتر کنیم

۷

جویا مآل کردهٔ ما را زما مپرس

تخمی نکشته ایم که فکر ثمر کنیم

تصاویر و صوت

نظرات