
جویای تبریزی
شمارهٔ ۸۶۰
۱
بشکفت، شد نشانهٔ آن تیر اگر دلم
خندید، گشت زخمی شمشیر اگر دلم
۲
دارد سر شکار و چه سازم برون جهد
از صیدگاه ناشده نخجیر اگر دلم
۳
ز آب و هوای گلشن حیرت عجب مدار
نالد به سوز بلبل تصویر اگر دلم
۴
از یک خدنگ نیم کش او بخون طپد
بوده است دور ازو دو سر تیر اگر دلم
۵
در دهر شور صبح قیامت فتد، کند
شرح غم فراق تو تقریر اگر دلم
تصاویر و صوت

نظرات