
جویای تبریزی
شمارهٔ ۸۷۲
۱
من که از جوش تجلی رشک نخل ایمنم
پرتو شمع است چون فانوس گرد دامنم
۲
نیست دمسازی ترا مانند من ای عندلیب
یا تویی هنگامه رنگین ساز گلشن یا منم
۳
درمندی خوی بد را می کند زایل ز طبع
می شود از فیض عشق آخر پری اهریمنم
۴
من که می سوزد دلم در یاد شمع عارضی
نیست غیر از نور چون فانوس در پیراهنم
۵
گر خدا ناکرده بگریزم ز دست انداز عشق
جز دهان اژدها جویا مبادا مامنم
تصاویر و صوت

نظرات