جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۸۷۶

۱

افروختهٔ عشقم و پروانهٔ خویشم

مجنون تو لیلی وش و دیوانهٔ خویشم

۲

از روز سیه اهل هنر شکوه ندارد

یاقوت صفت شمع طربخانهٔ خویشم

۳

از آتش سودای تو چون کرم شب افروز

هر شام چراغ خود و پروانهٔ خویشم

۴

بگذشت چو گل موج طربناکی ام از سر

طوفانی ترخندهٔ مستانهٔ خویشم

۵

حال دلم از من ز چه پرسی که چو جویا

عمریست که یار تو و بیگانهٔ خویشم

تصاویر و صوت

نظرات