جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۹۱۷

۱

بزم رقصی زا ن نگار سیمبر می خواستیم

پیچ و تاب زلف با موی کمر می خواستیم

۲

تا زبان شکوهٔ بیداد را سامان دهیم

غنچه آسا یک بغل لخت جگر می خواستیم

۳

می کند فیض ریاضت نفس کافر را علاج

از شکست خویش بر دشمن ظفر می خواستیم

۴

تا نیفشانندش از دامان دلها چون غبار

نالهٔ جوشیده از جیب اثر می خواستیم

تصاویر و صوت

نظرات