جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۹۲۱

۱

دل پراضطرابی؛ دست و پا گم کرده‌ای دارم

سری؛ با کافری راه خدا گم کرده‌ای دارم

۲

به خوب و زشت چون آینه نبود راحت و رنجم

به حیرانی ضمیر مدعا گم کرده‌ای دارم

۳

به خود از کوی بیهوشی چنان آهسته می‌آیم

که پنداری در این ره جابه‌جا گم کرده‌ای دارم

۴

به غیر از ساده‌لوحی نیست گر جمعیت خاطر

طمع از چرخ یعنی دست و پا گم کرده‌ای دارم

۵

به جای اشک جویا ریخت مشک تر به دامانم

دل در کوچهٔ زلف دو تا گم کرده‌ای دارم

تصاویر و صوت

کلیات جویا تبریزی - با مقابله دو نسخه خطی قدیمی و تصحیح و مقدمه و شرح حال به کوشش دکتر محمد باقر، دانشگاه پنجاب، 1337 - میرزا داراب بیگ جویا (جویا تبریزی) - تصویر ۸۷۷

نظرات