
جویای تبریزی
شمارهٔ ۹۲۲
۱
در چمن با درد عشقت گر دمی منزل کنم
برگ برگ غنچه ها را لخت لخت دل کنم
۲
نیست آسان در غمش سامان درد اندوختن
نقد داغ دل به صد خون جگر حاصل کنم
۳
یاد معشوق ز خاطر رفته ذوق دیگر است
در تلاشم کز تو خود را لحظهای غافل کنم
نظرات