
جویای تبریزی
شمارهٔ ۹۳۹
۱
شب پا نهد چو مست می ناب بر زمین
ریزد ز نقش پا گل مهتاب بر زمین
۲
پر گرد کلفت است ز بس سینه، می رود
اشک از دلم به دیده چو سیلاب بر زمین
۳
بحریست موجزن سر کویش ز بس افتاد
بر روی یکدگر دل بیتاب بر زمین
۴
جویا ز سیل کوه بدخشان فزون بود
ریزد دلم ز دیده چو خوناب بر زمین
تصاویر و صوت

نظرات