
جویای تبریزی
شمارهٔ ۹۵۷
۱
ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن
دلت را از گداز تن حباب بحر رحمت کن
۲
دل ز افسردگیها مرده ام را جانی از نو بخش
به شکر خند لطفی کار صد شور قیامت کن
۳
صفای دل به نان خشک کی حاصل شود زاهد
به آب خشک هم چندی چو آیینه قناعت کن
۴
مبادا از ترحم مرهم داغ دلم باشی
به داغ دیگرش مرهون منت کن، مروت کن!
۵
بود موی سفیدت جادهٔ راه فنا جویا
تو هم این قامت خم گشته را محراب طاعت کن
نظرات