
جویای تبریزی
شمارهٔ ۹۶۲
۱
از نسیم صبحگاهی کرده در بر پیرهن
برنتابد یوسف بوی ترا هر پیرهن
۲
بیکسی اهل جهان را پرده پوش عیبهاست
در بر از گرد یتیمی کرده گوهر پیرهن
۳
از لباس فقر کی نفعی شرارت پیشه راست
گر زخاکستر بپوشد همچو اخگر پیرهن
۴
از طراوت بسکه شادابی چو مینا باده را
می دهد جسم ترا اندام خود هر پیرهن
۵
از لطافت در نیاید در نظر اندام یار
می نماید همچو بو در گل تنش در پیرهن
تصاویر و صوت

نظرات