جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۹۶۸

۱

لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن

ظلم می داری روا ظالم چرا بر خویشتن

۲

رخنه ها ترسم فتد بر سقف خلوتخانه ات

بسکه از بوی تو می بالد هوا بر خویشتن

۳

آنچه بر گرد رخش بینی نه عقد گوهر است

بسته از بالای رخسارش صفا بر خویشتن

۴

دولت دنیا نمی داری روا بر دشمنت

حیرتی دارم که چون داری روا بر خویشتن

۵

مطلبم جویا به یک گفتن مکرر می شود

بسکه می لرزد ز بیمش مدعا بر خویشتن

تصاویر و صوت

نظرات