جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۹۸۴

۱

شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من

لب خندان ز تو و دیدهٔ گریان از من

۲

سرکشی از تو و ناز از تو تغافل از تو

عجز و زاری و دل و دین و سر و جان از من

۳

چه ضرر می رسد از گریهٔ من ناصح را

دل خونین ز من، اشک از من و دامان از من

۴

نسبت ما و تو ای عشق چو مهر و سحر است

از تو سرپنجهٔ زرین و گریبان از من

۵

سایه سان در پی خود خاک نشینم کردی

چه خطا آمده ای سرو خرامان از من

۶

غیر را گو چه شود با هم اگر صلح کنیم

دل جمع از تو و آن زلف پریشان از من

۷

با زبان نگه از جوش حیا نرگس یار

با من اسرار سرا آمده پنهان از من

تصاویر و صوت

نظرات