
جویای تبریزی
شمارهٔ ۹۸۶
۱
چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن
بگیر ساغر و خون در دل بهار مکن
۲
اگر به دست تو می گویی اختیاری نیست
تو هم برای خدا جبر اختیار مکن
تصاویر و صوت

نظرات