جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۹۴

۱

غرق است به بحر جرم تا گردن من

شرمنده بود دلم ز بد کردن من

۲

ای کاش که هر نقش قدم چون سوزن

چاهی شود از بهر فرو رفتن من

تصاویر و صوت

نظرات